ケチのお宝

あるケチな男が持っている黄金を竪穴に埋めて、毎日安全を確認していた。
ある日、隣人がそれに気づいて黄金を盗んだ。それから、ケチな男が竪穴を見に行ったら黄金を見つけられなくて悲しく泣いて悲鳴を上げた!
通行人が「どうしたの?!」と尋ねて、ケチな男が黄金の事を話した。通行人が「悲しくなる必要ないでしょう?!その竪穴に石を置いて、その石のことは黄金として思うと良い!どうせ使わないんでしょう?!石も黄金も一緒だ!」。
物の価値は持つことじゃなくて使うこと次第です。
(これはただの面白い作り話です!)
「日本語翻訳 by ニマ & ハイダー」
گنج خسیس
مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.